بعضی های خاص

تو حق نداری این همه طنّاز باشیبا دیگران بنشینی و دمساز باشیاصلاً نباید شانه بر گیسو رسانیدر جلوه و در رقص و در آواز باشیحاشا که یک دم, تیر از مژگان رهانیدل را نشان گیریّ و تیر انداز باشیجانم نگو بر غی بعضی های خاص...

حال من حال شکاری است که عاشق شده استچهره در چهرهء معشوقهء سابق شده استغرق چشمان پر از معجزهء صیّادشمحو صورتگری حضرت خالق شده استپای کوبیده و در رقص و سماع افتادهاز غم تیر رها گشته و فارغ شده استشیوه آ بعضی های خاص...

سومین جشنواره ملی ادبی ( شعر و داستان ) فرزانگان ایران  با مشارکت کانون ادبی سلام برگزار می گردد. به گزارش جوانان آینده نگر ، طی نشستی که در دوشنبه شب ۲۱ بهمن ماه ۹۸ با حضور  هیئت مدیران جشنواره ( ادیبان و هنرمندان نیکوکار ) و فرهیختگان شعر و ادبیات در خصوص برگزاری سومین […]

بعضی های خاص...

خبری نیست
در این شهر فراموشی ها
پشت این همهمه ها چیزی نیست
همه جا
امن و امان است و سکوت
همه
در خویش فرو برده سر و خاموشند
گوئیا مرده و یا مدهوشند
مگر
از جانب تو معجزه ای رخ بدهد
مگر
ای عشق تو برگردی
باز

کمال پیری آذر هریس"کمال"

بعضی های خاص...

داغی نشانده بر لبم اندوه شعلهاز سینه بر می خیزد این انبوه شعله خاکستری پنهان شده در زیر آتشاردو کشیده لشگر نستوه شعله تاول زده جان غزل، اندوهگینندهم دفتر و شعر و قلم هم روحِ شعله دیگر نمانده آب در منق بعضی های خاص...